سلاله پاکان : همزمان با نهمین روز از ماه مبارک رمضان سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین حاج سید علی آیت اللهی ، یادگار امام جمعه فقید جهرم ، در مسجد حضرت صاحب الزمان (عج) برگزار شد .

ایشان در این مراسم معنوی ، که با حضور جمع کثیری از میهمانان ضیافت الهی برگزار شده بود ، پیرامون شخصیت والای حضرت خدیجه سلام الله علیها سخنرانی نمودند .

امروز مصادف با سالروز وفات بزرگ بانوی اسلام ، امّ الائمّة الاطهار ، ام الفاطمة الزّهراء ، همسر بی همتای پیامبر عظیم الشان اسلام (ص) ، حضرت خدیجه کبری (س) می باشد . لذا بحث ما در امروز پیرامون ادای دین به ساحت مقدس این ولی نعمت و بانوی بزرگی است که حقّ بزرگی به گردن همه انسانها و مسلمین دارد .

حضرت خدیجه (س) بانویی است که ، به اتفاق آنچه همه مسلمانان نقل کرده اند ، جزء چهار بانوی بزرگ عالم خلقت است و این روایت را شیعه و سنی از پیامبر خدا (ص) نقل کرده اند که پیغمبر خدا (ص) فرمود : برترین زنان عالم خلقت ، چهار زن هستند که عبارت از خدیجه دختر خویلد ، فاطمه دختر محمد (ص) ، مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم هستند .

اگر چه حضرت زهرا (س) سیده زنان عالم خلقت و برترین بانو بین این چهار زن  است اما بعد از حضرت زهرا (س) افضل و سیده زنان حضرت خدیجه کبری (س) است .

اگر ما می خواهیم نسبت به این بانوی بزرگ معرفت پیدا و حقّ او را ادا کنیم باید بدانیم که حقّی که  پیغمبر (ص) به گردن ما دارد چه مقدار است .

خداوند در قرآن آیه ای دارد که می فرماید :

مَّا يَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَكَانَ اللّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا (سوره نساء آیه 147 )

خداوند چه نیازی به عذاب شما دارد اگر شما شکرگزار باشید و ایمان به خدا داشته باشید  .

خداوند می فرماید اگر شکر نعمت را بجا بیاورید و ایمان داشته باشید نیازی به عذاب شما نیست .

پس رفع عذاب از انسانها در گرو دو چیز است : ایمان به خدا و شکر .

بزرگترین اخلاق انسانی شکر است . انسانی که شاکر نعمت نباشد و وقتی نعمتی به او می رسد شکر نعمت را بجا نمی آورد اصلا از حیّز انسانیت به دور است .

مرحوم نراقی در کتاب اخلاقی جامع السعاده وقتی به فضیلت شکر می رسد می گوید :

« الشکر افضل منازل الابرار »

بالاترین منزل انسان های نیکوکار منزل شکر است .

شکر فقط این نیست که انسان فقط شکر خدا بکند . درست است که همه نعمتها از خداست اما خود خدا فرموده است که باید شاکر واسطه نعمت هم باشیم . پس هم باید شاکر خدا باشیم و هم کسی که نعمت خدا را به ما می رساند . این روایت در کتاب اصول کافی است که حضرت امام سجاد (ع) می فرمایند :

« انّ الله یحبّ کلّ عبدٍ شکور

خداوند بنده شکرگزارش را دوست دارد .

يَقول اللهُ تَباركَ و تَعالي لِعَبْدٍ مِن عَبيدهِ يومَ القيامة

در روز قیامت خداوند یکی از بندگانش را برای حساب و کتاب می آورد

و به او می گوید :

أ شَكرْتَ فلاناً

 آیا شکر فلان بنده ام ، که نعمتی به تو رساند ، را بجا آوردی ؟

فَيَقولُ بَل شَكَرْتُك يا ربّ

بنده جواب می دهد خدایا من شکر تو را بجا آورده ام

فَيَقُولُ لم تَشْكُرني إذْ لم تَشْكُرْهُ

خداوند می فرماید : شکر مرا بجا نیاورده ای . اگر می خواستی شکر مرا بجا آوری باید شکر  کسی که نعمتی را به تو رساند را بجا می آوردی .

ثمّ قال : أشْكَرُكُم لله أشْكَرُكم للناس ؛

شکورترین انسان ها نسبت به همدیگر شکورترین انسانها نسبت به خدا هستند .

انسان باید برای هر نعمتی که از هر کسی به او می رسد شاکر باشد و تا شاکر او نباشد شاکر خدا هم نیست .

حال اگر انسان بخواهد شکر نعمت را بجا آورد باید نعمتی را که به او رسیده است را نیز بشناسد .

خداوند در قرآن بالاترین تشکرهای انسان را تشکر انسان برای پدر و مادرش قرار می دهد و می فرماید :

وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا

خداوند بلافاصله بعد از آنکه نام خودش را می برد از والدین یاد می کند . چون به هر حال والدین یکی از بزرگترین کسانی هستند که بر انسان نعمت دارند . این نعمت که آنها واسطه حیات انسان هستند ، اینکه آنها هستند که انسان را از صغر سن ، کودکی ، به بزرگی بزرگ کرده اند و پرورش داده اند و ... لذا خداوند احترام پدر و مادر را از اوجب واجبات قرار داده است . پدر و مادر تنها کسانی هستند که خداوند در قرآن فرموده است که باید در برابر آنها ذلیل باشید آنجایی که می فرماید : وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ . فقط خدا برای خودش و پدر و مادر چنین دستوری داده است که انسان در برابر خدا ، ذلت بندگی داشته باشد و در برابر پدر و مادر ، ذلت ادب را رعایت کند .چرا ؟ . چون آنها ولی نعمت شما هستند .

امیرالمومنین (ع) در حدیثی می فرماید : پدر و مادر غذاهای شما را در دنیا دادند و شما را در برابر سختی های دنیا محافظت کردند . آن نعمتهایی که پدر و مادر به شما دادند نعمت هایی زایل شدنی هستند ، آن محافظت هایی که پدر و مادر در برابر سختی های تمام شدنی دنیا از انسان می کنند  .
امیرالمومنین فرمود خداوند برای کسی که از سختی های تمام شدنی دنیا از شما محافظت می کنند چنین حرمت و جایگاهی قرار داده است حال حرمت و احترام پیغمبر (ص) چقدر است ؟ پیامبر چه نعمتی برای شما آورد ؟ نعمتی که پیغمبر اسلام (ص) برای شما آورد تمام ناشدنی است و سختی هایی که پیغمبر (ص) کشید تا  از شما محافظت کند با هیچ سختی قابل مقایسه نیست . پیغمبر (ص) بود که انسانها را هدایت کرد و آنها را از عذاب ابدی و الیم جهنم  رهانید . پیغمبر بود که انسانها را در راه خدا هدایت و راهنمایی کرد . آیا نعمتی از این والاتر وجود دارد ؟ حال آیا حق پدر و مادر بالاتر است یا حق رسول الله ؟
همه جهان  هم برای نعمت خلقت و هم برای نعمت هدایت زیر دِین پیغمبر اسلام (ص) هستند . خداوند به پیامبرش فرمود ای پیغمبر اگر تو نبودی من جهان را خلقت نمی کردم .
اگر جهانی وجود دارد ، جبرئیلی است ، میکائیلی است ، زمینی است ، زمانی است ، عیسایی است ، موسی ای است ، ابراهیمی است و ... هرچیزی که هست به برکت وجود پیغمبر اسلام (ص) است . علاوه بر اینکه همه عالم  در خلقت مدیون پیغمبر هستند در هدایت نیز مدیون پیغمبر (ص) هستند .

خداوند در قرآن کریم می فرماید :

لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَى الْمُؤمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبْلُ لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ ( سوره آل عمران ، آیه 164 )

خداوند فرمود من بر سر بشریت این منّت را دارم که پیغمبرم را  برای هدایتشان فرستادم .

حقّ پیغمبر ، بزرگترین حقوق است و همه جهان زیر دِین و مدیون پیغمبر (ص) هستند لذا محال است که انسان بتواند شکر این پیغمبر (ص) را بجا آورد .

مردم مدینه جمع شدند و با خود گفتند هدیه ای برای پیغمبر (ص) ، که این همه برای ما کار کرده  و ما را به سعادت رسانده است ، ببریم . این آیه نازل شد :

قُلْ لا اَسْئَلُكُمْ عَلَيْه اَجْراً اِلاَّ المَوَدَّهَ في الْقُربى

من از شما چیزی نخواستم . اگر می خواهید مزد مرا بدهید من از شما چیزی جز محبت اهل بیتم نمی خواهم . آنچیزی که می تواند شکر نعمت پیغمبر (ص) باشد محبت اهل بیت پیامبر (ص) است یعنی آن چیزی که بی منتهاست می تواند جای یک چیز بی منتها بنشیند .

تمام جهان زیر دِین پیغمبر اسلام (ص) است . حالا ببینید پیغمبری که تمام عالم زیر دِین و مدیون محبت اوست و خداوند بر سر جهان منت گذاشت که او را داده است در مورد حضرت خدیجه (س) چه فرموده است ؟

همه جهان زیر منّت نعمت پیغمبر (ص) است پیغمبر هم فرمود من هم مدیون نعمت خدیجه کبری (ص) هستم .  الله اکبر . چه عظمت بزرگی این بانو دارد .


ام سلمه نقل می کند شبی که شب عروسی حضرت زهرا (س) بود  ، می دانید که حضرت خدیجه (س) قبل از زمان عروسی حضرت زهرا (س) در مکه فوت کرده بوده است ، خانه پیغمبر (ص) محل جشن حضرت زهرا (س) بود وقتی می خواستند جهیزیه حضرت زهرا (س) را ، که پیامبر تهیه کرده بود ، به خانه امیرالمومنین (ع) بفرستند من خدمت پیامبر خدا آمدم

و قلن له فديناک بِابائنا و امهاتنا يا رسول‏اللّه قد اجتمعنا لامر لو ان خديجة في الاحياء لقرّت عينها

گفتم یا رسول الله پدران و مادرانمان بفدایت ! امشب جای خدیجه خیلی خالی است که عروسی دخترش را ببیند .

قالت ام‏سلمة فلمّا ذکرنا خديجة بکي النبي ثم قال خديجه و اين مثل خديجة

تا نام خدیجه را بردم پیامبر فرمود اسم خدیجه را بردی و کجاست کسی که مثل خدیجه باشد ؟

صدّقتني حين يکذّبني النّاس

خدیجه کسی بود که در روزی که مردم مرا تکذیب می کردند او مرا تصدیق کرد .

و ايدّني علي دين اللّه

روزی که همه برای من چنگ و دندان می کشیدند در این دین اسلام مثل کوه پناهم بود

و اعانني عليه بمالها

او بود که با مال و ثروتش کمکم کرد .

ان اللّه عزّ و جلّ امرني ان ابشر خديجة ببيت في الجنَّة من قصب بزمرّد لا صخب فيه و لا نصب

خداوند متعال مرا امر کرد که به خدیجه بشارت دهم که خانه ای یکتا در بهشت دارد .

پیغمبر (ص) هم مدیون زحماتی است که حضرت خدیجه (س) برای او کشیده است .

همچنین پیامبر اکرم (ص) فرمودند :

قال ان جبرئيل عليه السلام قال لي ليله اسري بي حين رجعت و قلت يا جبرئيل هل لك من حاجه ؟ قال حاجتي ان تقرا علي خديجه من الله و مني السلام


شبی که به معراج رفتم وقتی که می خواستم برگردم به جبریل گفتم ای جبرئیل آیا دیگر با من کاری نداری ؟  جبرئیل این جمله را گفت - آخرین پذیرایی خدا در پذیرایی از حبیبش در آسمان این بود  - که " حاجتي ان تقرا علي خديجه من الله و مني السلام " جبرئیل گفت یا رسول الله من از طرف خدا و خودم از شما می خواهم که سلام خدا و من را به خدیجه برسانی .

اینکه خداوند به حضرت خدیجه (ص) سلام می کند و از پیغمبر (ص) نیز می خواهد که از جانب خدا به حضرت خدیجه (س) سلام کند یک سرّ و نکته ای دارد چون خداوند در قرآن آیه ای دارد و در آن آیه از پیغمبر می خواهد که دو کار انجام دهد . خداوند در آیه 59 سوره نمل می فرماید :

قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَی عِبَادِهِ الَّذِینَ اصْطَفَی آللَّهُ خَیْرٌ أَمَّا یُشْرِکُونَ

خداوند در این آیه به پیامبر دو دستور می دهد :

اول اینکه الحمد لله بگوید و شکر خدا را بجا آورد .

دوم اینکه بر بنده های مصطفای خدا سلام بگوید .

" اصطفی " یعنی گرفتن خالص هر چیز ، چیزی که در آن هیچ کدورت ، تاریکی و ظلمتی  نیست . چیزی که خالص ، پاک و مصفاست و هیچ ناخالصی در آن وجود ندارد .

خداوند در سوره آل عمران فرموده است :

إِنَّ اللّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ  ( آیه 33 )

 ذُرِّيَّةَ بَعْضهَا مِن بَعْضٍ وَ اللَّهُ سمِيعٌ عَلِيمٌ‏(34)

خداوند خالص خلق را اصطفی کرد یعنی انتخاب کرد و برگزید . این خالص خلق چه کسانی هستند ؟  اینها آدم ، نوح ، آل ابراهیم و آل عمران هستند .

منظور از آل ابراهیم پیغمبر (ص) و اهل بیت (ع) هستند .

خداوند به پیامبر (ص) دستور می دهد که به بنده های مصطفای خدا سلام کند . این آیه قرآن است و از طرفی خداوند در شب معراج از پیامبر (ص) می خواهد که سلام او را به خدیجه (س) برساند . وقتی شما این دو را در کنار هم بگذارید  می بینید نتیجه می دهد که خدیجه کبری (س) بنده برگزیده و مصطفای خداست . بنده برگزیده ای است که خدا او را انتخاب کرده است و این بنده مصطفای خداست که می تواند همسر و همتای مصطفای خدا ، حضرت محمد مصطفی (ص) ، شود .

ما در دین و شریعت پیرو قرآن ، پیغمبر (ص) و اهل بیت (ع) هستیم . پیغمبر (ص) فرمود من از میان شما می روم و دو چیز را یادگار می گذارم قرآن و اهل بیت (ع) به این دو چنگ بزنید تا گمراه نشوید .

کسانی که می خواهند تاریخ نقل کنند یا تاریخ بنویسند از چه کسی تاریخ را نقل می کنند ؟ ما دین و تاریخمان از اهل بیت (ع) است .


حِمیَری یکی از شاگردان امام عسکری (ع) است و امام هادی (ع) را نیز با چشم دیده است .  از قدیمی ترین کتاب های تاریخی شیعه کتاب " قُربُ الاِسناد "  است که حمیری نوشته است که قبل از نگارش کتاب اصول کافی نوشته شده است . این کتاب کتابی است که وقتی مرحوم شیخ حرِ عاملی در کتاب وسائل الشّیعه می خواهد احادیثش را نقل بکند می گوید ما از این کتاب سند نمی خواهیم . حمیری کسی است که از امام حدیث را شنیده و آن را نقل می کند ، و اینگونه نبوده است که وقتی می خواهد احادیثی نقل می کند بگوید این حدیث از فلانی و فلانی از فلانی نقل کرده که امام فرمودند و ... ، لذا کتاب قرب الاسناد کتاب ارزشمندی است .

حمیری در کتاب قرب الاسناد این روایت را از وجود امام رضا (ع)  و  امام رضا (ع) از پدرش امام کاظم (ع) و امام کاظم (ع) از پدرش امام صادق (ع)  تقل می کند که امام صادق (ع) در وصف جده بزرگوارشان حضرت خدیجه (س) فرمود :

و هي سيده نساء قريش و قد خطبها كل صنديد و رئيس قد ابتهم فزوجنها نفسها للذي بلغها من خبر بحيرا  ( قرب الاسناد / ص 325 )

حضرت خدیجه (س) سیّده زنان طایفه قریش بود ، از بس وجاهت ، اصالت فامیلی ، شرافت و مال و ثروت داشت تمام فرمانروایان بزرگ و رئیسان آن منطقه از او خواستگاری کردند ولی او به همگان جواب رد داد و...

ما نمی دانیم کسانی که می گویند حضرت خدیجه قبلا ازدواج کرده بوده است حرف امام رضا (ع) را قبول می کنند یا حرف دیگران را ؟ ما نوکر حرف امام رضا (ع) و خادم حرف اهل بیت (ع) هستیم . هرکس هر غلطی کرده است برای خودش گفته است . ما نوکر این حرف هستیم که امام رضا (ع) از جدش امام صادق (ع) نقل می کند که " قد ابتهم " خدیجه دست رد به همه خواستگارانش زد ( چرا ؟) " فزوجنها نفسها للذي بلغها من خبر بحيرا  " خودش را به تزویج کسی در آورد که خداوند او را برایش مقدّر کرده بود . شرافت بنده برگزیده خدا آن است که با بنده ی دیگر برگزیده خدا ، نه با هر عرب بی دست و پایی ، وصلت بکند .

خداوند متعال در آیه 54 سوره نساء می فرماید :

أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَآ آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُم مُّلْكًا عَظِيمًا
خداوند می فرماید عده ای حسود هستند . همانطوری که به اهل بیت (ع) در طول تاریخ حسد ورزیده شد ، همانطور که به حضرت زهرا (س) ، امیرالمومنین (ع) و اهل بیت (ع) حسد ورزیدند به حضرت خدیجه (س) نیز حسد ورزیدند . برای اینکه دیگران را بالا ببرند گفتند باید خدیجه (س) را پایین بیاوریم و حال چنین شده که برای حضرت خدیجه (س) که خداوند اورا برگزیده است حرف در می آورند و می گویند قبل از اینکه با پیامبر ازدواج کند چندین ازدواج داشته است .
آقایان این حرف امام رضا (ع) بود . چه کسی نوکر اهل بیت (ع) است ؟ حرف چه کسی را می پذیرید ؟  آیا حرف فلان شخصی که تاریخ نوشته است ؟ آیا حرف تاریخ نویسان را قبول می کنید ؟ این در حالی است که معاویه پول می داد که طوری تاریخ بنویسید که مقام اهل بیت پیغمبر (ع) را پایین بکشید ؟ ما باید حرف آن تاریخ نویس را قبول بکنیم یا حرف امام رضا (ع) ؟ ما باید حرف آن تاریخ نویس که با پول معاویه حرف زده است را قبول کنیم یا حرف امام صادق (ع) ؟ حضرت می فرماید : قد ابتهم . خدیجه بنده ی مصظفای خداست .
قبیله قریش قبل از اینکه پیامبر (ص) به پیامبری مبعوث شود به حضرت ابراهیم ایمان داشتند و چون از نوادگان حضرت ابراهیم بودند به دین حضرت ابراهیم معتقد بودند .  عموی حضرت خدیجه (س) ، ورقه ، از خصّیصین ،  ابرار و صاحب اخبار غیبی بود . چنین افرادی بروند با افرادی مشرک ، کافر و بت پرست وصلت کنند ؟ آدم نباید این حرفها را قبول بکند بلکه باید حرف خدا و اهل بیت (ع)  و حرف علمای بزرگ را قبول کرد . 

مرحوم مجلسی ، از سید مرتضی ، نقل می کند که :

 ان النبي (ص) تزوج بها و كانت عذرا

پیامبر با خدیجه ازدواج کرد در حالی که خدیجه بکر ، باکره ، بود

سید مرتضی چه کسی است ؟

سید مرتضی هزار سال پیش زندگی می کرده است و به چهار واسطه به حضرت موسی بن جعفر (ع) می رسد .  او کسی است که دین تشیع را زنده کرد . او شاگرد شیخ مفید و استاد شیخ طوسی است . قبرش در کنار قبر موسی بن جعفر (ع) در کاظمین است . او کسی است که برادرش ، سید رضی ، نهج البلاغه را نوشته است . سید مرتضی کسی است که اینقدر مقام دارد که وقتی به زیارت مرقد مطهر امیرالمومنین (ع) می رفت صدای امیرالمومنین (ع) را می شنید که از درون ضریح به او سلام می کرد .

اینهایی که امروزه حرف می زنند بهتر می دانند یا حضرت امام رضا (ع) که فرزند حضرت خدیجه است ؟ این ها همه از حسد هست . این حسدهایی که اهل سنت به حضرت زهرا (س) دارند تمامی ندارد . چون با حضرت زهرا (س) حسد دارند این حسادت به مادرش ، حضرت خدیجه (س) ، شوهرش و فرزندانش هم رسیده است . این حرف ها به واسطه کینه هایی است که نسبت به حضرت زهرا (س) دارند . خداوند علامه امینی ، صاحب الغدیر ، را رحمت کند می فرماید هیچ حدیثی از پیغمبر (ص) در مدح اهل بیت (ع) نقل نشد الا اینکه معاویه پول داد و گفت همانطور حدیثی برای ابوبکر و عمر بسازند . حالا که چنین احادیثی ساختند آیا ما باید چنان احادیثی را قبول بکنیم ؟ انسان باید عقل و شعور داشته باشد . آیا انسان چنین حرفهای سخیف و بی ارزشی را باید ، در مورد کسی که خداوند به پیامبر (ص) دستور می دهد که سلامش را به او برسانند و پیامبر (ص) نیز مامور است که به برگزیدگان خداوند سلام کند ، قبول کند ؟
اینها همه از حسد است و در طول تاریخ حسد بوده است و امام صادق (ع) فرمود : نحن المحسودون .

بعضی ها حسود هستند و نمی توانند بزرگی پیغمبر و اهل بیت (ع) را ببینند . چنین افرادی می خواهند مدام نقص وارد کنند . حضرت خدیجه بیست و پنج سال همسر بی همتای پیغمبر (ص) بود . حضرت امام صادق (ع) فرمود تا خدیجه زنده بود پیامبر (ص) با احدی غیر از خدیجه (س) ازدواج نکرد . چون خدیجه (س) بنده برگزیده خدا و این ازدواج ازدواجی آسمانی بود .
پیامبر (ص) در بیست و پنج سالگی با حضرت خدیجه (س) ازدواج کرد و حضرت خدیجه (س) نیز در آن زمان بیست و پنج سال داشت . لذا تا سن پنجاه یا پنجاه و دو سالگی پیامبر (ص) حضرت خدیجه (س) زنده و در خانه پیغمبر (ص) بود . لذا پیامبر (ص) در این  بیست و پنج یا بیست و هفت سال که حضرت خدیجه زنده بود  با احدی ازدواج نکرد و خدیجه (س) همسر بی همتای پیغمبر (ص) بود .
تمام ازدواج های پیغمبر (ص) بعد از حضرت خدیجه (س) رخ داده است و تمام ازدواج ها ازدواج هایی سیاسی بود و هیچکدام از این ازدواج ها بر اساس ارزش انسانها نبود . مثلا بعضی ها می آمدند به پیغمبر خدا می گفتند یا رسول الله ما فقیریم اگر می شود دختر ما را بگیر یا اینکه بعضی از قبائل می گفتند یا رسول الله ما افتخار می کنیم اگر با ما وصلت کنی . اینها دختری به خانه پیغمبر (ص) می آوردند و می گذاشتند و می رفتند . بعد از حضرت خدیجه (س) ازدواج های پیغمبر (ص) عموما این گونه بود . همین ابوبکر و عمر ، که لعنت خدا و فرشته بر انها باد ،  بدلیل شیطنت و بهانه برای نفوذ به داخل خانه پیغمبر (ص) آمدند و گفتند یا رسول الله این دخترمان مال شما . پیغمبر (ص) هم که رحمة للعالمین است لذا دست رد نمی زند . اینها گفتند یا رسول الله فقیر و بی چیز هستیم برایت دختر آورده ایم . آن ازدواج پیامبر (ص) با حضرت خدیجه (س) کجا و این ازدواج ها کجا ؟ اهل سنت می خواهند بعضی از آن زنان پیغمبر را بالا بکشند لذا می خواهند خدیجه را پایین بکشند و این دروغ ها و تهمت ها را می زنند و برخی از این شیعیان نادان و درس ناخوانده هم باور می کنند .

یک استادی در قم داشتیم وقتی سر درسش می رفتیم گاهی از ما سوال می پرسید ، که طلبه ها بلد نبودند ، رو به ما طلبه ها می کرد و می گفت آقایان طلبه ! درس خواندن حرام نیست ! اگر درس هم بخوانید بد نیست .

حالا باید به بعضی ها بگوییم آقا کتاب خواندن حرام نیست . شما ببینید مرحوم سید محسن امین ، که یکی از نویسندگان بزرگ شیعه است ، در کتاب اعیان الشیعه بحث حضرت خدیجه را اینقدر تاریخی نقل کرده مثلا در  بحث ازدواج حضرت خدیجه با پیغمبر (ص) تمام اقوال مورخین را نقل می کند ، تناقضات آنها را ذکر می کند و ... . آقایان بروند و این مطالب را بخوانند . اگر وقت مطالعه هم ندارند حرف اضافی نزنند که یک مرتبه رگ غیرت ما ، سادات ، بجوشد . ما روی مادرمان حساس  هستیم و اگر غیرتمان جوشید دیگر کسی جلودارمان نیست . این را بدانند که حضرت خدیجه بانوی بزرگی بود و آن ایثاری که حضرت خدیجه (س) کرد نشانه ای از بزرگی او بود . خانواده حضرت خدیجه خانواده ای ثروتمند بودند . ارث به حضرت خدیجه رسیده بود . پدر و آباء حضرت خدیجه (س) کسانی بودند که دارای ثروت بودند .

در قدیم بارهایی که می بردند با شتر می بردند . حالا کامیون بارها را از این شهر به آن شهر حمل می کند اما در قدیم این کار توسط شتر انجام می گرفت و تمام شترهایی که بارها را از این شهر به آن شهر می بردند مال خانواده حضرت خدیجه (س) بود که اینها به حضرت خدیجه ارث رسیده بود . مرحوم مجلسی می گوید روزی که حضرت خدیجه (س) با پیغمبر (ص) ازدواج کرد هشتاد هزار شتر زیر بار داشت که بوسیله آن کار می کرد . مردم می آمدند می گفتند خدیجه ! سرمایه از تو و کار از ما باشد . حتی یک مرتبه خود حضرت ابوطالب هم همین کار را کرد . پیامبر (ص) هم قبل از اینکه با حضرت خدیجه (س) ازدواج کند در آن سفری که برای تجارت به شام رفت همین کار را کرد . حضرت ابوطالب آمد گفت سرمایه از خدیجه و کار از ما باشد . کار می کردند و بعدا سودش را تقسیم  می کردند . حضرت خدیجه ثروت عظیمی داشت اما وقتی که با پیغمبر (ص) ازدواج کرد ، وقتی که حضرت ابوطالب خطبه ازدواح پیامبر (ص) با حضرت خدیجه (س) را خواند حضرت خدیجه اولا مَهری را از پیغمبر نخواست ثانیا بعد از اینکه خطبه عقد خواندند رو کرد به پیامبر (ص) و این جمله را گفت که « فبیتی بیتک و أنا جاریتک » . یارسول الله این خانه و آنچه در آن است مال شماست و من هم کنیز شماهستم .
زنان مکه به خدیجه (س) گفتند مرد باید به زن مَهر بدهد آیا تو مَهر وارونه به پپیغمبر (ص) می دهی ؟ فرمود ببینید چه کسی به خواستگاری آمده است این کسی است که حبیب خداست و جهان همسنگ او نیست . این معرفت ، ایمان و نشانگر بنده مصطفای خدا بودن خدیجه (س) است .
روزی پیغمبر (ص) ، بعد از ازدواج با حضرت خدیجه (س) ، به مسجد الحرام رفت و این در حالی بود که مشرکین به پیامبر (ص) طعنه می زدند و به او یتیم ابوطالب می گفتند . پیامبر در کودکی پدر از دست داده بود و تحت تکفل حضرت عبدالمطلب بود . عبدالمطلب در هشت سالگی پیامبر (ص) از دنیا رفت و پیامبر (ص) از آن به بعد در خانه ابوطالب بود و از مال دنیا چیزی دست پیامبر (ص) نبود . لذا مردان مکه به پیامبر (ص) طعنه می زدند و او را یتیم ابوطالب می نامیدند و می گفتند یتیم ابوطالب برای مال و منال رفته و با خدیجه (س) ازدواج کرده است . یکی از خدمتکاران حضرت خدیجه (س) که در مسجد بود این خبر را به حضرت خدیجه (س) رسانید . خدیجه (س) به عمویش ، ورقة بن نوفل ، گفت عموجان به مسجد برو و این مطالب را اعلان بکن . عمویش کنار چاه زمزم ایستاد و با صدای بلند صدا زد ای همه مردم عرب ! بدانید این را خدیجه گفته است که  هرچه که خدیجه داشت ، از شتر زیر بار ، از باری که در دست مردم است ، حتی سرمایه های منقول و غیر منقول ، همه را هدیه به پیامبر (ص) کرده است . ای مردم بدانید که پسرزاده عبدالمطلب آمده است و یک زن بی چیز و فقیر را گرفته است . این بود که پیغمبر (ص) فرمود که من مدیون خدیجه (س) هستم .
امروز ، که روز وفات حضرت خدیجه است ، حق خدیجه کبراست که نام ، عصمت و آوازه او در مقابل چشم همه حسودان و دشمنان اهل بیت عصمت و طهارت بلند باشد .
ما نه تنها شکر پیامبر (ص) را نمی توانیم بجا بیاوریم بلکه شکر کسی که پیغمبر (ص) مدیون اوست را نیز نمی توانیم بجا بیاوریم .

مقام دوم حضرت خدیجه (س) که هزاران مریم عیسی آور باید حسرت این مقام را بخورند این است که خداوند در آیه 58 سوره اعراف فرمود « وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا ... » .

خداوند می فرماید ای مردم من یک مثال برای شما می زنم آیا زمین شوره زار میوه شیرین می دهد ؟ زمین تا استعداد نداشته باشد در آن میوه شیرین تولید نمی شود بعد می فرماید این را عاقلان می فهمند . خدا به پیامبرش (ص) چه داد ؟ خداوند فرمود « انا اعطیناک الکوثر » . فرمود ای حبیبم خدا می خواهد به تو هدیه بدهد . چه هدیه ای ؟ کوثر . خداوند برای اینکه به پیامبرش کوثر بدهد چه تشریفاتی برای پیامبرش قرار داد .؟ پیامبر را به معراج برد . وقتی پیامبر (ص) به زمین بازگشت خداوند به او فرمود باید چهل شب ریاضت بکشد . این خیلی عجیب است که به حبیبش چنین دستوری داد . فرمود باید چهل روز روزه برود و شب ها از زن و همسرش دور باشد . بعد از چهل شب در شب چهلم وقتی پیامبر (ص) می خواست در خانه ابوطالب افطار بکند جبرئیل در حالی که طبقی از غذای بهشتی بر دست داشت آمد و گفت یا رسول الله خداوند فرموده که این را باید میل کنی . وقتی پیامبر (ص) غذا را میل کرد جبرئیل دست پیامبر (ص) را با آب و دستمال بهشتی شست و به پیامبر (ص) فرمود ای پیامبر امشب نزد خدیجه برو که خداوند می خواهد به تو فاطمه (س) بدهد .

چرا پیامبر (ص) اینگونه ریاضت می کشد ؟ زیرا خداوند می خواهد به او فاطمه بدهد . فاطمه کیست ؟ فاطمه ، بضعة الرسول است . فاطمه عصمة الله الکبری است . فاطمه کسی است که وقتی جبرئیل به خدا عرض کرد « یا ربّ و من تحت الکسا » خدایا اینها چه کسانی هستند که زیر عبای پیامبر (ص) هستند و می گویی که زمین و آسمان را برای اینها خلق کرده ام ؟ خداوند فرمود : « قال الله عزّوجل هم اهل بیت النبوّة و موضع الرّسالة هم فاطمه و ابوها و بعلها و بنوها » ای جبرئیل ! این فاطمه است . فاطمه هست و پدرش ، فاطمه هست و شوهرش ، فاطمه هست و پسرانش .
خداوند به جبرئیل و همه فرشتگانش تشَر زد که آیا نمی دانید که او کیست ؟ این فاطمه است که عطیه و کوثر خداست . حال باید ببینیم که خداوند این کوثرش را در جان چه مادری به جهان داده است . پدرش که حبیب خداست مادرش چه کسی است ؟ فاطمه (س) از پوست ، گوشت و خون چه مادری زائیده شد ؟ مادرش حضرت خدیجه (س) است . وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ  . مادری که می خواهد کوثر بزاید خودش چه خیر کثیری هست . آیا این مادر با مشرکی قبلا ازدواج کرده است ؟ آیا بدن این مادر ، که می خواهد فاطمه را بزاید ، قبلا با کسی که بت پرست بوده است تماس گرفته است ؟ وای از احمقی و نادانی و این حرف ها .

ما در زیارت اربعین ، که از امام صادق (ع) رسیده است ، به امام حسین (ع) می گوییم که :

أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُورا فِي الْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ [الطَّاهِرَةِ] لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيَابِهَا
یا حسین ! من شهادت می دهم که شما نور خدا هستید و هرگز نجاست جاهلیت نه بر پدرانتان نشسته است و نه بر مادرانتان ....
امام حسین (ع) که چنین است مادرش چه کسی است ؟ فاطمه (س) است که وقتی امام حسین (ع) در روز عاشورا رجز می خواند اینگونه می فرمود که :

خیرة الله من الخلق أبی

پدرم علی بهترین خلق خداوند است

بعد جَدّی ، فأنا ابنُ الخیرتین 

پس از پیغمبر   من فرزند آن دو برترینم

فاطم الزهراء امی ، و ابی

فاطمه زهرا مادرم هست و پدرم کسی است که ...

قاصِمُ الکُفْرِ بِــبدر و حُنَین

... کمر کُفر را در بدر و حنین شکست

فأبی شمسٌ   و اُمّی قمرٌ

پس پدر من خورشید است و مادرم ماه

فأنا الکوکب و ابن القمرین

و من ستاره و فرزند دو ماه و خورشید

امام حسین (ع) افتخار می کرد که من فرزند فاطمه (س) هستم .  فاطمه زهرا (س) از مادری دنیا آمده است که لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِيَّةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيَابِهَا . هیچ نجاست مربوط به جاهلیت ، کفر و شرک به اینها نرسیده است . این حرف امام صادق (ع) است . چه کسی می تواند مادر حضرت فاطمه (س) باشد ؟ یک نفر فقط توانست پدر فاطمه باشد و آن شخص حبیب خداست و پیغمبر (ص) فرمود اگر خداوند علی (ع) را خلقت نمی کرد هیچکس -  نه آدم ، نه نوح ، نه عیسی ، نه موسی ، نه پیغمبر دیگری - همسر دخترم نبود . همسر فاطمه نیز فقط علی بن ابی طالب ، نفس حبیب خدا و نفس پیغمبر ، است . فرزندان حضرت فاطمه نیز سروران جوانان اهل بهشت هستند . مادر فاطمه نیز مصطفای خدا و کسی است که پیغمبر (ص) فرمود که خدا بر او سلام می کند . خداوند در قرآن به چه کسی سلام کرده است ؟

*سلام علي نوح في العالمين (آيه 79 سوره صافات)

* سلام علي ابراهيم (آيه 109 سوره صافات)

*سلام علي موسي و هارون (آيه 120 سوره صافات)

*سلام علي المرسلين (آيه 181 سوره صافات)

خداوند که در قرآن به پیامبرانش سلام کرده است به پیامبر (ص) فرمود که پیغمبر سلام مرا به خدیجه (س) برسان چرا که او مادر فاطمه (س) است . او یگانه بانویی است که شرافت تحویل دادن فاطمه (س) به جهان را به او داده ام .  لذا حضرت امام صادق (ع) فرمود وقتی که زمان وضع حمل حضرت خدیجه (س) و تولد حضرت زهرا (س) بود ، چون این اتفاق بعد از بعثت پیامبر (ص) بود و دشمنی ها با پیامبر (ص) آغاز شده بود ، زنان مکه از پیش حضرت خدیجه فرار کردند و اورا تنها گذاشتند و کسی حاضر به کمک کردن به حضرت خدیجه نشد . امام صادق می فرماید ، در این حالت که حضرت خدیجه (س) تنهای تنها در خانه بود ، چهار بانو  از آسمان آمدند و مثل عبد جلو حضرت خدیجه نشستند . حضرت خدیجه پرسید شما چه کسی هستید ؟ یكی از آن چهار زن به سخن آمد و گفت : « ای خدیجه ! نترس و محزون مباش كه پروردگار تو ما را فرستاده و ما خواهران تو هستیم . من ساره هستم ، این یك آسیه دختر مزاحم (همسر فرعون) است كه همدم تو در بهشت خواهد بود ، و آن دیگر مریم دختر عمران و چهارمی كلثوم خواهر موسی بن عمران است . خدای تعالی ما را فرستاد تا در وضع حمل تو را كمك دهیم . » آن گاه كمك كردند تا فاطمه - علیها السلام - به دنیا آمد .

یکی از این زن ها حضرت مریم بود که شما در مورد مقام او در قرآن خوانده اید که :

وَإِذْ قَالَتْ الْمَلاَئِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاءِ الْعَالَمِينَ

مریمی با این همه عظمت که خداوند به بزرگی از او در قرآن یاد کرده است امام صادق (ع) فرمود که پیش حضرت خدیجه (س) آمد و گفت من آمده ام تا کنیزی ات کنم .

امام حسن عسکری (ع) صلواتی دارد که در آن به هر یک از ائمه جدا جدا صلوات می فرستد . این صلوات در کتاب مفاتیح الجنان بعد از زیارت جامعه کبیره آمده است . امام حسن عسکری (ع) وقتی به حضرت زهرا (س) صلوات می فرستد می فرماید " فصلّ علیها و علی امّها خدیجة الکبری " درود خدا بر مادرمان فاطمه (س)  و بر مادرش خدیجه (س) باد .

حضرت خدیجه باعث افتخار اهل بیت (ع) بود . امام سحاد (ع) وقتی جلو یزید در مسجد شام خطبه خواند فرمود :  " انا ابن مکّة و منا . انا ابن زمزم وصفا . انا ابن فاطمة الزهراء . انا ابن خدیجة الکبری . " امام سجاد (ع) وقتی خود را معرفی می کرد فرمود افتخار می کنم که نه تنها پسر فاطمه (س) هستم بلکه پسر خدیجه (س) هم هستم .  لذا اهل بیت (ع) همیشه به حضرت خدیجه (س) افتخار می کردند . در زیارت امام حسین (ع) هم هست که " السلام علیک یابن خدیجة الکبری " سلام بر تو ای سیدالشهدا که افتخارت این است که از نسل خدیجه کبری (س) هستی .

حضرت خدیجه (س) بانوی عصمت ، طهارت و پاکی است . بانویی است که عصمة الله را به جهان عرضه کرد .

حضرت خدیجه (س) چنین بانویی بود لذا ام سلمه می گوید هر بار که ما نام خدیجه (س) را می بردیم پیامبر (ص) گریه می کرد .


خدایا بحق این بانوی بزرگ ، بحق این بانوی عصمت و کرامت ، بحق این بانویی که نامش اشک پیامبر (ص) را سرازیر می کرد ، خدایا محبت اهل بیت را روز به روز در دل ما روزافزون بگردان .

خدایا حسودان آل پیغمبر را روز به روز ذلیل تر بگردان .

خدایا دشمنان اهل بیت پیغمبر  را سرنگون بفرما .

خدایا همه کسانی که بواسطه کینه نسبت به حضرت فاطمه (س) به شوهر فاطمه ، به فرزندان فاطمه و بر مادر فاطمه جفا می کنند خدایا به ذوالفقار حیدری امام زمان (عج) سرنگونشان بفرما .

خدایا بحق حضرت خدیجه کبری (س) در این ماه برکت و رحمت قلبهای ما را به نور پیغمبر (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) روشن و منور بگردان .

خدایا وجود مقدس امام زمان (عج) ، این فرزند خدیجه کبری (س) و فاطمه زهرا (س) را به سلامت بدار .

خدایا در ظهورش تعجیل بفرما .

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته .

تهیه و تنظیم  در کانون فرهنگی هنری سلاله پاکان

مرکز حفظ ، تنظیم و نشر آثار آیت الله آیت اللهی


برچسب‌ها: حضرت خدیجه, پیامبر, امام عسکری, امام صادق

تاريخ : پنجشنبه بیست و هفتم تیر ۱۳۹۲ | 17:23 | نویسنده : کانون فرهنگی سلاله پاکان شهرستان جهرم |