سلاله پاکان : همزمان با سالروز پیروزی انقلاب اسلامی مراسم جشن انقلاب ، ویژه برنامه گرامیداشت یاد و خاطره آیت الله سید حسین آیت اللهی، از سوی کانون فرهنگی هنری سلاله پاکان - مرکز حفظ ، تنظیم نشر آثار آیت الله آیت اللهی در مسجد صاحب الزمان (عج) شهرستان جهرم برگزار شد.
میهمان ویژه و سخنران این مراسم جناب آقای حاج عبدالمجید رحمانیان ، آزاده سرفراز دفاع مقدس و از نویسندگان برجسته کشوری ، بودند .
حاج
عبدالمجید رحمانیان ضمن تبریک سی و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ،
به رهبری رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) ، یاد همه علمایی
که در انقلاب اسلامی نقش بسزایی داشته اند ، از جمله حضرت آیت الله سید
حسین آیت اللهی ، را گرامی داشت .
عبدالجید رحمانیان سخنان خود را با
این مطلب نقد آغاز نمود که فرض کنید من الان بیست یا بیست و پنج ساله هستم و
می خواهم حضرت آیت الله آیت اللهی را بشناسم شما چه کتابی را به من می
دهید تا آن را مطالعه کنم و آقا را بشناسم ؟ آیا در خصوص آن بزرگوار فیلمی
ساخته یا نشریه محکمی منتشر شده است ؟ در مورد انقلاب که هیچ چیز ، درباره
شخصیت آیت الله آیت اللهی چه کاری شده است ؟
عبدالمجید رحمانیان با
بیان این مطلب که مشروح مذاکرات شورای امنیت ملی شاه را خوانده است درباره
انقلاب اسلامی در جهرم ، که جهرم جزء دوازده شهر حکومت نظامی بود ، افزود :
این مسئله خیلی مهم است که نظر می دهند که جهرم هم جزء شهرهای حکومت نظامی
بشود و هنگامی که در همان جلسه با توجه به اینکه جهرم یک شهر دوردست هست
از دلیل این کار سوال می پرسند ، اگر انسان به توضیحی که داده می شود دقت
کند به ماجرای آیت الله العظمی آقای سید عبدالحسین نجفی لاری (ره) می رسد .
جهرم در جهات مختلف سرآمد بود و به این دلیل به این نتیجه رسیدند که در جهرم حکومت نظامی اعلام کنند .
عبدالمجید
رحمانیان سخنرانی های حضرت آیت الله سید حسین آیت اللهی (ره) در شب بیست و
هشتم صفر و همچنین در بیست و ششم اسفند هزار و سیصد و پنجاه و شش ، پس از
ارتحال دایی بزرگوارشان ، را زمینه ساز برگزاری مراسم چهلم شهدای تبریز در
نهم و دهم فروردین سال هزار و سیصد و پنجاه و هفت دانست و از آیت الله آیت
اللهی به عنوان "خط شکن همیشگی تاریخ مبارزات" نام برد که این مرد بزرگ و
الهی ، میراث دار جدش امیرالمومنین (ع) بود .
ایشان افزود : در صبح نهم
فروردین هزار و سیصد و پنجاه و هفت ، که مراسم چهلم شهدای تبریز در مسجد
جامع برگزار شد ، در حالی که نیروهای نظامی اطراف مسجد بودند و آوردن نام
امام خمینی ممنوع بود آیت الله آیت اللهی با یک عظمت 3 بار نام حضرت امام
را آورد و مردم 3 بار صلوات فرستادند . ایشان در عصر روز دهم نیز 5 بار نام
امام را آورد و این نشانگر این مسئله بود که او دارد خاکریزها را می
شکند و جلو می آید . این سخنرانی ها و قرائت قطع نامه پایانی این مراسم
توسط حجت الاسلام والمسلمین نصراله میمنه ، که یک جوان نوزده ساله بود ،
زمینه ساز اتفاقات فردای آن روز شد که عده ای را به تدریج دستگیر کردند .
آیت الله سید حسین آیت اللهی در سال هزار و سیصد و چهل و دو مردم را با نام امام خمینی آشنا کرد و در مجلس تشییع پیکر پاک پدرشان ، آیت الله العظمی سید عبدالمحمد آیت اللهی ، باز نام امام را مطرح کرد و رسما سیل راه انداخت .
عبدالمجید رحمانیان با گرامیداشت شهید معصومه زارعیان ، اولین شهید
انقلاب در جهرم ، ایشان را افتخاری برای زنان در جهرم دانست و با اشاره به
زجر و شکنجه هایی که حضرت آیت الله آیت اللهی متحمل شدند افزود معمولا
زندانی ها و اسرا به صورت نوبتی شهردار می شوند و کارهایی نظیر نظافت و ...
انجام می دهند . مرحوم کربلایی حاج علی اکبر ، پدر شهید بزرگوار جعفر
رحمانیان ، که به همراه مرحوم حاج باشی رحمانیان ، پدر بزرگوار سه شهید ،
خیلی تلاش می کردند در بیان خاطرات خود می فرمود که وقتی به سختی جهت
ملاقات حضرت آیت الله آیت اللهی به زندان اوین رفتم ، در حالی که زمستان
سردی بود و دیگران قبول کرده بودند که کار انجام بدهند ، دیدم که آقا اجازه
نمی داد و پاچه شلوارش را بالا زده بود و در آن سرما مشغول شستن دیگ بود که
من از دیدن این صحنه گریه ام گرفت .
این آزاده سرافراز هشت سال دفاع
مقدس با اشاره به برخی از فعالیت هایشان در زمینه ثبت تاریخ و خاطرات به
نقل از پدر بزرگوارشان افزود : در سال هزار و سیصد و سی و شش که جمعی از
متدینین از حضرت آقا جهت عزیمت به جهرم دعوت کردند هنگامی که ایشان به جهرم
تشریف آوردند و ایشان منبر رفتند چنان سخنرانی کرد که همه را مبهوت کرد و
همه با بیان اینکه این آقا خیلی سر است می گفتند این آقا نسبت به چیزی که
ما می خواستیم خیلی بالاتر هست .
عبدالمجید رحمانیان با اشاره به تاریخ
زندگانی مرحوم آیت الله العظمی سید عبدالحسین نجفی لاری (ره) ایثارگری را از
ویژگی های این بیت نورانی دانست و افزود : وقتی مردم لار از آیت الله
العظمی حاج سید عبدالحسین نجفی لاری (ره) جهت عزیمت به لار دعوت می کنند ، و
ایشان حدود سی و چهار سال در منطقه فارس ماند ، همه تعجب کردند در حالی که
همه نجف در دست او بود و ... چگونه می خواهد به آنجا برود؟! . شما میدانید
که میرزای شیرازی ، در حالی که مرجع کل بود ، در سامرا بود . بزرگانی
همچون آیت الله کشمیری در عظمت آقای حاج سید عبدالحسین نجفی لاری می گوید «
اگر سیدعبدالحسین در نجف می ماند همه ما تحت الشعاع بودیم و ... » . این
ایثارگری است که کسی درس ، بحث و این همه مجتهد که پای درسش بودند را
رها کند و به جایی که آب نیست برود . این ایثارگری بزرگی است . سرگذشت آیت
الله العظمی سید عبدالحسین به جایی می رسد که دو بار منزلش را غارت می کنند
، به او حمله و تیراندازی می کنند و پس از آوارگی ، سختی و وضعیتی که متحمل
شد سرانجام مردم شریف جهرم او را با آغوش باز پذیرفتند . این بزرگواران در
دوران وحشت ، کارهای بزرگی انجام دادند . ما مردم جهرم قبل از ورود آن
بزرگواران به جهرم هویت چندانی نداشتیم و اسم آنچنانی از جهرم {مطرح} نبوده
است .
حاج عبدالمجید رحمانیان با اشاره به برگزاری همایش « انقلاب
اسلامی در جهرم » ، در سال های گذشته ، افزود : من در همایش انقلاب اسلامی
در جهرم به دوستان گفتم که اصلا این روی دربایستی ها چیست که شما می کنید ؟
این که « آفتاب آمد دلیل آفتاب » این شخص ، آیت الله سیدحسین آیت اللهی ،
است . من برای اثبات حرف خود گفتم که در دفتر ادبیات انقلاب اسلامی ، واقع
در تهران روبروی دانشگاه امیرکبیر ، روی پرونده آیت الله آیت اللهی نوشته
شده « خمینی ثانی » ولی ما خیلی کوتاهی کردیم . ما باید یک زمانی از
خودمان سوال بپرسیم که زحمات چهل ساله این عالم بزرگوار در جهرم برای چه
بوده است ؟ این تدیّن مردم ، این شیعه بودن مردم و ... برای چه بوده
است و اینکه کسی تمام زندگی اش را فدا بکند برای چیست ؟
ایشان افزود :
به نظرم آن چیزی که در متن اسلام بیش از هرچیز می درخشد عدالت است . آیت
الله العظمی سید عبدالحسین نجفی لاری کتابی به نام « آیات الظالمین » دارد
که کتابی عجیب است که در بخش عظیمی از آن ، که ده سال قبل از مشروطیت نوشته
است ، به چهارصد آیه از قرآن کریم درباره ظالمین اشاره نموده است و در آن
زمینه عدالت خواهی مردم را فراهم می کند .
حاج عبدالمجید رحمانیان با
واکاوی دوران مشروطیت افزود : مردم در ماجرای مشروطه دو دسته شدند . یک عده
عدالت خواهان بودند و عده ای هم آزادی خواهان .
آزادی خواهان روشنفکر ، که متاسفانه در دل آنها برخی از روحانیون هم بودند ، به سفارت انگلیس پناه بردند که عکس های آن در سفارت انگلیس هم هست . سفارت انگلستان برای آنها دیگ بارگذاشت و به ایشان پلو دادند و گفتند عجب جایی پناه بردید و کلمه مشروطه در حیاط سفارت انگلیس شنیده شد . خب مردم که نمی دانستند چه می خواهند . یک نفر گفت مشروطه ، کسی هم تا آخر نپرسید مشروطه یعنی چه ؟ اما عدالت خواهان به حرم حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) پناه بردند .
آیت الله
العظمی سیدعبدالحسین نجفی لاری ده سال قبل از مشروطه ، رساله آیات الظالمین
را منتشر کرد . زمینه مبارزه با دستگاه استبدادی قاجار را فراهم کرد ،
حوزه علمیه تشکیل داد ، نمایندگانش را در شهرهای فارس آن زمان که کرمان هم
جزئش بود و تا استان هرمزگان وسیع بود ، ارسال کرد که آقای سید اسدالله حق
شناس ، پدر آیت الله سید ابراهیم حق شناس ، نماینده ایشان در همین جهرم
بود و این ارادتی که مرحوم آیت الله سید ابراهیم حق شناس به آیت الله سید
حسین آیت اللهی داشت به خاطر آن بود . آیت الله العظمی نجفی لاری همه شرایط
را فراهم کرد ، لشکر را مشخص کرد ، فرماندهان را تعیین کرد و یک مرتبه
کارش را آغاز کرد و تا جایی جلو رفت که حکومت اسلامی را تشکیل داد .
ما
در تاریخ کشورمان یک بار حکومت اسلامی تشکیل شد ، البته نه به صورت متمرکز
و فراگیر ، آن هم در منطقه فارس جنوبی بود و به دست آیت الله العظمی سید
عبدالحسین نجفی لاری .
حاج عبدالمجد رحمانیان با اشاره به اینکه مسجد
صاحب الزمان محل اقامه نماز توسط آیت الله سیدحسین آیت اللهی بود افزود :
از همین حیاط مسجد صاحب الزمان (عج) که محل نمازخواندن آقا بود در روزهای
آغازین بهار که که شاهد اتفاقات مسجد جامع بودیم ، بعد از نماز آقا به طوری
که کسی آغازکننده نبود همه صلوات می فرستادند و این صلوات ادامه پیدا می
کرد ، کم کم به خیابان که می رسیدند این صلوات ها تبدیل به شعار می شد .
اینجا ، مسجد صاحب الزمان ، یکی از پایگاه های مهم انقلاب است و مهمترین
پایگاه انقلاب حسینیه است . مهمترین پایگاه انقلاب یعنی همه انقلابیون جهرم
که تربیت شدگان آقا بودند در حسینیه جمع می شدند .
عبدالمجید رحمانیان
با انتقاد از عدم ثبت وقایع جهرم افزودند : ای وای از ما جهرمی ها ، که نه
تنها در آن زمان بلکه در طول تاریخ چنین بودیم ، که هیچ چیز را ثبت نکردیم
، هیچ وقت عکس درست و حسابی نگرفتیم . خب ، مثلا لشکر المهدی (عج) ، در
جبهه و با آن همه عملیاتی که انجام داد لشکری خط شکن بود . شما تاریخ دفاع
مقدس را بخوانید چندجا اسم لشکر المهدی می بینید ؟ من تاریخ های مدونی که
جدیدا نوشته می شود را خوانده ام . از لشکر المهدی خبری نیست . هزار و
دویست جوان جوانمرد ، که توسط نفس های گرم آیت الله آیت اللهی تربیت شدند
به جبهه ها رفتند و از فرماندهان بزرگ جنگ بودند . خدا سردار سلیمانی را
حفظ کند ایشان می گفت : « اگر شما می دانستید خلیل مطهرنیا کیست باید اسم
شهرتان را به نام خلیل مطهرنیا می گذاشتید . » و امروز نه تنها این اتفاق
نیفتاده بلکه هیچ چیزی دراین شهر به نام آن انسانی که این شهدا را تربیت
کرده نیز نیست . گویا ما همگی عزم جزم کرده ایم که نام بزرگانمان را محو
کنیم .
شما به سنین خودتان نگاه نکنید . من به اینکه مثلا آقا را دیده
ام نگاه نکنم . نسل جدید پی در پی ، در هجوم تندبادهای مسمومی که همه افکار
را از بین می برد ، دارد می آید . ما هستیم که باید یاد بزرگانمان را زنده
کنیم . بخشی از آن این است که بعضی از اماکنی که در شان آن بزرگوار می
باشد در این شهر به نامش باشد که متاسفانه نیست . یک بخش دیگر نوجه به این
مساله است که حضرت آقا در بیش از چهل سالی که زندگی اش را رها کرد چه چیزی
را می خواست ؟ حضرت آیت الله سید حسین آیت اللهی در آن شرایطی که به خواسته
عده ای از مردم جهرم ، که برخی از آنها تشریف دارند و در قید حیات هستند
، پاسخ داد و تشریف آوردند یک نوع ایثارگری ، مانند جد بزرگوارشان ، کردند .
ما باید سیره او را زنده کنیم . آن عدالتخواهی ، آن فریاد ها ، آنکه بی بند
و باری رواج پیدا نکند ، آنکه همه در مسیر تشیّع پیش بروند و ... .
این
آزاده سرفراز با اشاره به ثبت برخی از تاریخ در سررسید سال های 1360 .
1361 و با بیان اینکه روزهایی هست که آیت الله آیت الهی چهار سخنرانی در
جهرم کرده است افزود : در یک جایی از جهرم یادم هست که آیت الله آیت اللهی ،
در مورد جریان شهید مظلوم بهشتی (ره) و بنی صدر ، سخنرانی می کرد . بعد از
سخنرانی عده ای علیه آقا شعار دادند و ایشان با اخلاق و آرامش مردم را
قانع کرد . ما باید خیلی تلاش بکنیم ما مدیون این انسان ها هستیم . خب یک
ده سال ، بیست سال ، می گذرد دیگر هیچ خبری نیست . وقتی هیچ خبری نبود چه
اتفاقی می افتد ؟ یک گسستی از نظر فرهنگی بین نسل گذشته و نسل جدید پیش می
آید . آنگاه خانه های فرهنگی که بنا می شود بر کف رودخانه بنا می شود و هر
سیل بنیان کنی آن را می برد . آیت الله آیت اللهی فنداسیون کار فرهنگی را
در این شهر ریخته است و ما باید بر اساس آن ساختمان بسازیم .
حاج
عبدالمجید رحمانیان با اشاره به راه اندازی کانون فرهنگی سلاله پاکان -
مرکز حفظ ، تنظیم و نشر آثار آیت الله آیت اللهی خداوند متعال را شکر گفت و
از همه کسانی که می توانند و وسیع الرزق هستند خواست تا به این مجموعه کمک
کنند و نسبت به چهار هزار نواری که از حضرت آیت الله آیت اللهی بجا مانده
بی تفاوت نباشند .
ایشان همچنین به لزوم نگارش سیره آیت الله آیت اللهی
و قدم برداشتن در مسیری که هدف ایشان بود اشاره نمودند و در سخنانی
انتقادی افزودند : به خدا اگر آقا بود با چاپلوسی مخالف بود . آقا با گزارش
های دروغ مخالف بود . آقا با ریا مخالف بود . این مسائل چیست که در شهر
رواج داده اید ؟ تا کسی چاپلوسی نکند به جایی نمی رسد . چاپلوسی چی ؟
چاپلوسی بادیه نشینی . نعوذ بالله . حضرت امیرالمومنین (ع) نامه ای به
معاویه دارند که در جایی از آن نامه می فرمایند :
« نعوذ بالله من سوابق الشقاء » (1)
پناه بر خدا از اینکه انسان به سابقه های شقاوتمندی که داشته پایبند شود .
فرهنگ بادیه نشینی در شهر رواج پیدا کرده ، فرهنگ بی بند و باری ، مدیریت ضعیف و ناتوان و بی تعصب به مسائل دینی و ... .
حاج
عبدالمجید رحمانیان باشاره به وضعیت نامناسب سیستم صوتی در راهپیمایی بیست و دوم
بهمن و عدم نصب عکس هایی از آیت الله آیت اللهی در سطح شهر افزودند : شما
نگاه کنید امروز صبح راهپیمایی بیست و دوم بهمن بود . نه صدایی ، نه فریادی
، نه الله اکبری ، نه چیزی ، نه تصویر درخشانی از این مرد بزرگ . باید
تصویر درخشانی از این مرد بزرگ و جملات ایشان در این شهر نصب می شد .
ایشان
افزود : من نمی خواهم کسی را متهم کنم . اما اگر کسی مدیر می شود انگشت
اتهام به سمتش هست . این { سخنان بنده } اینطور نیست که بگویند فلانی می آید
و { حرف هایش } ممکن است { طوری باشد که } غیبت مردم بکند .غیبت چیست ؟
مثل این است که یک نفر بیاید مثلا برای مجلس یا هر چیزی کاندیدا بشود {
بگویند } در موردش حرف نزنید . آخر { چنین کسی } خودش را در این معرض قرار
داده است . باید کم و زیادش کنید . باید او را در ترازو بگذارید . باید در
موردش صحبت کنید که آیا این {شخص } توانایی دارد یا ندارد . این کجایش غیبت
می شود ؟ حضرت آیت الله مکارم فرمودند غیبت نیست چون خودش را در معرض قرار
داده است .
عبدالمجید رحمانیان با انتقاد از برخی رفتارها در شهرستان
جهرم و با توجه به اینکه این بحث ها پیرامون توجه ایشان به خود شهر جهرم
است افزودند : خب کم کم چه اتفاقی می افتد ؟ اتفاق می افتد که اگر شما چیزی
هم خواستید بگویید صداها خفه می شود . باور کنید امروز حرف زدن در مورد
این مسائل در این شهر ، ما توجهمان به خود شهر است ، مثل انسانی است که می
خواهد از میدان مین عبور بکند . این قدر ما باید مواظب باشیم چه کلماتی را
به کار می بریم که { خدای نخواسته } به یکی از آقایان برنخورد . این { طوری
} که نمی شود . پس صراحت لهجه ای که امیرالمومنین (ع) به مالک می فرماید
چه شد ؟ حضرت امیرالمومنین (ع) به مالک می فرماید ای مالک ! مردمی که به
سراغ تو می آیند سختی دیده اند ، خشونت لفظی آنها را تحمل کن .
خشونت
لفظی ، یک حرفی ، یک نقدی ، وقتی یک تعدادی جوان می خواهند در حوزه فرهنگی
کار کنند اگر یک احساس بشود که اینها در مسیر هستند سریع می خواهند اینها
را حذف کنند ، اوت کنند . این که زندگی نمی شود . این چه زندگی هست که ما
بخواهیم برای خودمان درست کنیم ؟ به خدا اصلا این مشی حضرت آقا دراین شهر
نبوده است .
حاج عبدالمجید رحمانیان به فرستادن پول از سوی برخی سیاسیون
برای ساخت مسجد صاحب الزمان (عج) اشاره فرمودند و افزودند : برای ساخت
همین مسجد صاحب الزمان (عج) پول فرستادند . آیت الله آیت اللهی احساس کردکه
این پول ممکن است مشکل شرعی داشته باشد . {پول را } پس فرستاد و فرمود از
جیبت داده ای یا از بیت المال ؟ این رفتار آقا در حالی بود که هرکس باشد می
گوید آقا {بگیر} بساز .
اینها خیلی احتیاط دارد که ما برویم مثلا از
کسی پول بگیریم که در جوانی اش زمین های دختران یتیم را خورده ، بعد بزرگ
شده ، مردم یادشان رفته چگونه پولدار شده است . ما پول او را بگیریم با
پولش تشکیلات بسازیم ؟ این ها گناه دارد . اینها اصلا با تشیّع سازگار نیست
. سازگار است ؟
این ها چیزهایی است که آقا به ما گفته است . شما همین
آیات الظالمین ، که از مرحوم جدشان است ، را بخوانید . امام صادق (ع) می
فرمایند :
« ملعون من ترأّس و من همّ بها و من حدّث نفسه بها »
خدا
لعنت کسی که خودش را در معرض ریاست قرار دهد ، کسی که اهتمام به آن بورزد ،
کسی که در وجودش همه اش بخواهد ذهنش را پرورش دهد تا به ریاست برسد .
این دروغ ها جاه طلبی است . مردم بیچاره هم که قورباغه را رنگ می کنند به جای فلوکس واگن می فروشند . این کارها تلدیس سیاسی است .
بیایید به سیره آیت الله آیت اللهی رو بیاوریم . ایشان در زندگی اش شفاف بود .
هنگامی
که آیت الله آیت اللهی به مکه رفت برایش خانه ای که مجلل هم نبود ساختند
تا راحت تر باشد . ایشان یک لحظه هم در آنجا قدم نگذاشت و در همین مکان ،
بیت آیت الله آیت اللهی ، ماند و فرمود همین خانه کوچک خوب است . خب زهد
همین است . این زهد زهدی نیست که من به زبان بگویم بلکه زهد او عملی بود و
این مرد در عملش آن را نشان داد . ایشان زاهد بود . وابسته به دنیا نبود .
حاج عبدالمجید رحمانیان به علاقه شدید آیت الله آیت اللهی به
رزمندگان اشاره کرد و افزود : آیت الله آیت اللهی پدر رزمندگان بود . علاقه
شدیدی که ایشان به رزمندگان داشت خیلی کم اتفاق می افتد . اینکه ایشان
مدام به جبهه برود و به رزمندگان سربزند ، برای تک تک شهدا گریه کند ، برای
همه شهدا بیاید و نماز بخواند ، به پدر و مادر شهدا احترام بگذارد و ....
این مسائل خیلی مهم است . مگر انسان چقدر توان دارد ؟ { این کارها در
شرایطی انجام می گرفت که } صدها کار دیگر هم هست و باید برای آن کارها هم
برنامه ریزی بشود .
حاج عبدالمجید رحمانیان با بیان این که آیت الله
آیت اللهی اگر کوچکترین انحرافی پیش می آمد صراحتا می گفت و اصلا دنبال
شهرت نبود افزود : من دو جا یادم هست . یکی در همین مسجد قبله دعای سابق ،
که امروز به نام امام خمینی هست ، و یکی هم مسجد امیرالمومنین که یک آقایی
مجری بود و شروع به تعریف کردن از آقا نمود . آقا به سرعت ، وسط صحبت مجری ،
یک مرتبه گفت آقا این چیزها را نگو ، اینها ضرر دارد .
مجری چیز زیادی
نگفت و چیزی گفت که در وجود این آقا بود اما نپسندید که تعریقش کنند . گفت
آقا نگو و در حالی که مجری می خواست باز { به حرف هایش } ادامه دهد اجازه
نداد . آقا این را عملا انجام داد و این را به همه نشان داد . تعارف هم
نبود . خیلی ناراحت شد .
در مورد تشیّع هم که این علاقه شدید و وصف ناشدنی حضرت آقا نسبت به حضرت امیرالمومنین (ع) قابل گفتن نیست .
من در حسینیه یادم هست که می فرمود مردم ! من در دریای نهج البلاغه غرق شده ام یک نفر بیاید مرا نجات بدهد .
حاج
عبدالمجید رحمانیان در ادامه بحث خویش افزود : یک بار خدمت مرحوم حاج آقا
ابوترابی داشتم توصیفات آقا را می گفتم . ایشان خیلی با اشتیاق گوش می کرد .
خوب که گفتم فرمود آقاجان ! من سال ها خدمت ایشان می رسیدم . گفتم حاج آقا
چرا زودتر نگفتید من این همه برای شما گفتم ؟ ایشان فرمود ایشان مرد خیلی
بزرگی است
حاج عبدالمجید رحمانیان با گرامیداشت یاد یازده شهیدی که
جهرم تقدیم انقلاب کرد افزود من این چیزهایی که گفتم برای این نگفتم که
کسی را محکوم کنم ، به هر حال هر مدیری یک توانایی دارد . بعضی از مدیران
که اصلا مربوط به کارشان نمی شود . اما باید مدیران یاد بگیرند که گول
مردم نزنند . دروغ حرام است و گناه کبیره است . باید یاد بگیرند و یک روزی
حقیقت مکشوف می شود .
ایشان همچنین تلویحا به برخی رانت خواری ها در
شهر اشاره نمود و افزود این که کسی در معاملات دولتی مداخله کند و با ورود
از راه های قانونی بتواند راهی پیدا کند و بر سرمایه های خود بیفزاید حرام
است . و این ها { چیزهایی است که } دارد در جهرم اتفاق می افتد .
ایشان
به نزول سطح مدیریت شهر جهرم نیز اشاره نمودند و افزودند : در هیچ دوره ای
مدیریت در جهرم این قدر نازل نبوده است و هیچوقت این قدر تنزّل نکرده بوده
است . مردم بیچاره هم گفتند هرچقدر ما گفتیم که به جایی نرسید دنبال کار
خودمان برویم و کار خودمان را انجام بدهیم .
ایشان به توانایی بسیار
بالای جهرمی ها اشاره کردند و افزودند : این توانایی که جهرمی ها دارند در
حدی است که وقتی پایشان را از جهرم بیرون می گذارند مدیران درجه یک هستند .
عبدالمجید
رحمانیان به نبود رسانه و نشریه در جهرم و مقایسه آن با شهر لار پرداختند و
افزودند : این جا مثل جاهایی است که بعضی ها در خانه ها دهان ها را قفل
کردند ، زبان ها را زنجیر کردند که هیچکس انتقادی نکند . جهرم تنها شهری
است که فکر کنم هیچ رسانه ای ندارد ، یعنی هیچ نشریه درست و حسابی
ندارد . این در حالی است که لار 4 ، 5 تا نشریه دارد که در آن به
مسئولینشان انتقاد می کنند و باید هم بکنند . چرا که امام صادق (ع) فرمود
بهترین و دوست داشتنی ترین برادران من کسانی هستند که عیب های من را به من
بگوید .
(1) : نهج البلاغه ، نامه 10
خبرگزاری ایکنا : آيتالله آيتاللهی ميراثدار جدش اميرالمؤمنين علی(ع) بود
کانون فرهنگی هنری سلاله پاکان
مرکز حفظ ، تنظیم و نشر آثار آیت الله آیت اللهی
نشر مطالب با ذکر منبع بلااشکال است
برچسبها: سیدعبدالحسین لاری, سید حسین آیت اللهی, جهرم, عبدالمجید رحمانیان
.: Weblog Themes By Pichak :.
