|
گروه خبرنگاران افتخاری / محمدصادق بهمنزادگان جهرمی: مرحوم
آيتالله سيدحسين آيتاللهی(ره)، نماينده ولی فقيه و امامجمعه شهرستان
جهرم و از شاگردان امام خمينی(ره) بود.
به گزارش خبرنگار افتخاری خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا)،
آيتالله سيدحسين آيتاللهی(ره) فرزند آيتاللهالعظمی سيدعبدالمحمد
آيتاللهی(ره) و نوه بزرگوار مرجع مجاهد، علامه جليلالقدر
آيتاللهالعظمی سيدعبدالحسين نجفی لاری(ره) و از سلسله جليل سادات موسوی
است كه نسب وی از طريق امامزاده ركنالدين(مدفون در دزفول) به حضرت حمزه
فرزند امام موسی بنجعفر(ع)، مدفون در ری میرسد.
آيتاللهالعظمی حاج سيدعبدالحسين نجفی(ره) از شاگردان برجسته مرحوم
ميرزای شيرازی و دارای اجازه اجتهاد مرحوم ميرزا محمدحسن شيرازی، صاحب
فتوای تنباكو بودند. ايشان در پاسخ به درخواست عدهای از بزرگان و مردم
جنوب فارس بهويژه لارستان مبنیبر اعزام يكی از علما از نجف جهت ارشاد و
پيشوايی مردم در امور دينی و معنوی و رهبری آنان در راه جهاد با اشرار و
ظلمه بهويژه دستنشاندگان استعمار انگليس، آيتاللهالعظمی نجفی(ره) را
روانه لار كرده و خطاب به مردم بيان كرد: «با بردن ايشان نجف را به لار
میبريد».
آن علامه مجاهد پس از سالها حضور فداكارانه در لار و مبارزه با ظلم و ستم
خوانين و رهبری قيام مقدس مردم جنوب ايران عليه استعمار روس و انگليس و
تجهيز و تهييج سرداران دلاور چون رئيسعلی دلواری، در پی اشغال لارستان
توسط نيروهای استعمار به سمت فيروزآباد و جهرم حركت كرده و پس از عمری
جهاد و مبارزه و هدايت آگاهانه مردم در شهرستان جهرم دار فانی را وداع گفته
و جنازه آن مرحوم در همين شهر دفن میشود.
پس از رحلت آيتاللهالعظمی سيدعبدالحسين نجفی(ره) مرجعيت و زعامت مردم
بهعهده فرزند ايشان آيتاللهالعظمی سيدعبدالمحمد آيتاللهی(ره) قرار
میگيرد و ايشان پس از فوت پدر، به درخواست مردم لار عازم آن منطقه میشود.
آن سالها كه دوره آغازين حكومت سياه پهلوی بود، بهعلت مبارزه و قيام
مسلحانه عليه حكومت، معظمله را دستگير كرده، تحت مراقبت قرار میدهند و
بیدرنگ دستگاه حكومت خواهان اعدام ايشان میشود ولی توصيههای مكرر علما و
مراجع عظام نجف و ارسال تلگرافهای متعدد به تهران، حكومت را از اين امر
منصرف كرده و دستور تبعيد ايشان را به شيراز صادر میكند كه در خلال همين
مسافرت است كه در مردادماه سال 1310 در پی توقف كوتاهی در جهرم، آيتالله
سيدحسين آيتاللهی(ره) ديده به جهان گشوده و چند روز بعد بههمراه اين
كاروان كه به تبعيدی اسارتگونه میرفت، رهسپار شيراز میشود.
آيتالله حاج سيدحسين آيتاللهی(ره) دوران كودكی و نوجوانی خود را با رنج
سالهای تبعيد پدر و غربت و تنهايی سپری كرد و در آغاز جوانی به علت شوق
وافر به تحصيل علم قدم در راه تحصيلات علوم دينی نهاد. وی پس از طی مراحل
مقدماتی در شيراز از محضر استادان بزرگواری چون آيتالله سيد محمدباقر
آيتاللهی(ره) معروف به حاج عالم و آيتالله حاج سيدمحمدكاظم
آيتاللهی(ره) و آيتالله حاج شيخ ابوالحسن حدائق(ره) بهره بردند و در
نهايت بهمحضر درس مرجع وارسته آيتاللهالعظمی شيخبهاءالدين محلاتی(ره)
راهيافته و دوره سطح را در حضور آن مرجع بزرگ به پايان رساند.
روح مبارزاتی و ظلمستيزی ايشان باعث شد كه فرياد هميشه خروشان آن مجاهد
شجاع عليه ابتذال و بیبندوباری حكومت پهلوی در همه جا طنينانداز شود و در
محضر درس آيتاللهالعظمی محلاتی(ره) بهعنوان يك طلبه مبارز و فريادگر
معرفی شود تا اينكه بهعلت يك بيماری سخت مجبور به عزيمت به تهران جهت
مداوا شدند و در آنجا در يكی از مدارس علوم دينی ساكن شدند.
آن سالها كه همزمان با قيام مقدس آيتالله كاشانی(ره) بود، آيتالله حاج
سيدحسين آيتاللهی(ره) فرصت مناسبی يافتند تا به صف مبارزان عليه استعمار
به رهبری آيتالله كاشانی بپيوندند. وی بارها خاطرات شيرين حضور خودشان را
در محضر آيتالله كاشانی و تحولات آن زمان بازگو میكرد و میفرمود: «آن
روز كه به تحريك استعمار، طرفداران مصدق بيت آيتالله كاشانی را سنگباران
كردند، بنده آنجا بودم و در اين تهاجم مجروح شدم».
علاقه بسيار اين عالم بزرگ به علم و دانش، ايشان را برای ادامه تحصيل به
شهر مقدس قم كشانيد و در آنجا از محضر استادان وارستهای همچون آيتالله
سلطانی طباطبايی و آيتالله علمائی استفاده كرده سپس بهمحضر درس مرجع كبير
آيتاللهالعظمی بروجردی(ره) گام نهادند كه از تقريرات درس خارج
آيتاللهالعظمی بروجردی كتاب طهارت، خمس و قضا را به رشته تحرير درآورد.
اما اوج شكوفايی علمی و معنوی ايشان گام نهادن در محضر درس مرشد و مراد خود
امام خمينی(ره) است. همسر مكرمه ايشان نقل میكند «روزی آقا در حالیكه
حالی متفاوت با روزهای قبل داشت و از خوشحالی در پوست خود نمیگنجيد به
منزل آمد و فرمود كه امروز گمشده خود را در حوزهها يافتم كسی كه میتواند
سالها تشنگی مرا سيراب كند، او شخصی است به نام حاج آقا روحالله».
ميزان آشنايی آيتالله آيتاللهی با امام خمينی(ره) و ارتباط معنوی با
ايشان در قالب شش دفتر بهعنوان تقريرات درس اصول و فقه كاملاً مشهود است.
وی همواره حضور چند ساله خود را در درس امام خمينی(ره) بزرگترين افتخار
قلمداد میكرد.
در اوج سالهای ظلم و بيداد حكومت پهلوی عدهای از مردم جهرم كه از ظلم
دستنشاندگان دستگاه طاغوت بهستوه آمده بودند و پناهگاه خود را در يافتن
انسانی ظلمستيز و وارسته جستوجو میكردند، دست به دامان مرجعيت شده و از
مرحوم آيتاللهالعظمی سيدعبدالمحمد آيتاللهی(ره) كه در شيراز در
تبعيد به سر میبرد درخواست كردند كه فرزند خود آيتالله حاج سيدحسين
آيتاللهی(ره) را جهت ارشاد و رهبری مردم به جهرم بفرستد.
آيتالله حاج سيدحسين آيتاللهی(ره) با توجه به اشتياق وافر به تحصيل
علوم دينی بهويژه محضر درس حضرت امام(ره) ابتدا عزيمت به جهرم را قبول
نكرد ولی در يكی از ديدارها كه عدهای از اهالی جهرم به محضرشان رسيده و از
ظلمهايی كه به مردم رفته سخن گفتند، روح هدايتگر و نجاتبخش ايشان سفر
به جهرم را لازم دانسته و هجرت الیالله خود را آغاز كرد.
پس از حضور در جهرم و انتخاب مسجد بهعنوان پايگاه اصلی مبارزه، با همت و
تلاش عدهای از مؤمنان مقدمات ساخت و ساز حسينيه كوی علی پهلوان را در جهرم
فراهم كرده و خود ايشان كلنگ اين بنای حسينی را بههمراه عموی بزرگوارشان
آيتالله سيدعلیاكبر آيتاللهی(ره) به زمين زده و عليرغم ممانعت و فشار
از طرف دستگاه حكومت با ايستادگی و شجاعت مركز اصلی ارشاد و رهبری خود را
در حسينيه برپا كردند.
در سال 1340 و پس از فوت آيتالله سيدعلیاكبر آيتاللهی(ره) در جهرم كه
مسئوليت اقامه نماز جمعه را پس از پدر و برادر ارشد خود بر عهده داشت، به
درخواست مردم و موافقت آيتاللهالعظمی سيدعبدالمحمد آيتاللهی(ره) در
سنگر نماز جمعه قرار گرفته و با خطبههای آتشين و حماسی روح و جان مردم
تشنه حقيقت و معرفت را سيراب كرد.
اولين نماز جمعه ايشان در مسجد امام حسين(ع) كه پايگاه مبارزاتی و ارشاد
جد بزرگوار و عموی گرانقدرشان بود اقامه كرده و سپس به علت ازدحام جمعيت و
كمبود فضا، نماز به مسجدی كه بعدها به نام مبارك امام خمينی(ره) ناميده شد،
انتقال يافت. پس از پيروزی انقلاب و بر حسب حكم امام خمينی(ره) مبنی بر
ادامه حضور ايشان در اين سنگر خطير و همت مردم خیّر در ساخت و ساز مصلای
بزرگ جمعه، همواره نماز جمعه باشكوه چه تمامتر در اين مكان تا آخرين سال
حياتشان ادامه يافت.
با آغاز نهضت امام خمينی(ره) در سال 1342، آيتالله حاج سيدحسين
آيتاللهی(ره) با شناخت و معرفتی كه نسبت به امام و مراد و مرشد خود
داشت، همگام با نهضت وی تا پيروزی انقلاب اسلامی ايران، جهرم را به يكی از
كانونهای گرم مبارزاتی انقلاب تبديل كرد و به علت ايراد سخنرانیها و
افشاگریها و ترتيبدادن راهپيمايی، در سال 1342، سازمان اطلاعات و امنيت
كشور(ساواك) ايشان را دستگير و روانه زندان اوين كرد و پس از چندماه تحمل
سختی و رنج و شكنجه مجدداً به جهرم مراجعت كرد.
آنمرد مجاهد كه درس ظلمستيزی را از مكتب سرور آزادمردان جهان امام
حسين(ع) آموخته بود، بار ديگر به كانون مبارزاتی خود يعنی حسينيه قدم نهاد و
هرگز آرام ننشست و هميشه و در همه جا مدافع انقلاب و اسلام و امام بود. در
سال 1352 در مراسم تدفين پدر بزرگوارشان، آيتاللهالعظمی سيدعبدالمحمد
آيتاللهی(ره)، اقدام به سخنرانی كوبندهای بر ضد رژيم كرده و مقلدان
آن مرحوم را به تقليد از امامخمينی(ره) توصيه كرد.
پس از اين سخنرانی ايشان را دستگير و روانه زندان كردند و پس از بازگشت به
جهرم و ادامه كار برای بار چندم در سالهای 56 و 57 به علت حمايت از انقلاب
و امام بار ديگر بازداشت و به زندان اوين انتقال داده، ايشان را بهطور
كلی ممنوعالملاقات كرده و حتی به خانواده معظمشان اعلام كردند كه نام او
در ليست افراد اعدامی قرار دارد.
با پيروزی انقلاب اسلامی به رهبری امام خمينی(ره) و آغاز كينهتوزیهای
استكبار عليه ملت مظلوم ايران و ايجاد مشكلات بر سر راه انقلاب، حضور
انسانهای وارسته و آگاه به زمان در صحنه، عاملی بود كه میتوانست اين
مشكلات را از سر راه بردارد.
پس از پيروزی انقلاب و با وجود توطئههای شوم دشمنان بهويژه منافقان در
اكثر شهرهای ايران، حضور مؤثر و هدايتگر آيتالله آيتاللهی(ره) در جهرم
چون سدّی استوار مانع هرگونه رخنه و آشوب در صفوف آهنين اين ملت بود و با
آغاز جنگ تحميلی، شهرستان جهرم با هدايتگری آن مجاهد خستگیناپذير، سهم
عزيمی در دفاع از اين مكتب داشت.
پشتيبانی و تداركات يك لشكر مستقل توسط مردم شهيدپرور جهرم به نام لشكر 33
المهدی(عج) در زمان جنگ و تقديم هزار و 200 شهيد خود نشان اين ادعاست. چه
كسی میتوانست خطابههای حماسی و رجزهای دلاورانه آنمرد مبارز را بشنود
و در مقابل تهاجم كفر و ظلم آرام بنشيند؟.
آيتالله آيتاللهی(ره) با حضور مكرر در جبههها در كنار رزمندگان و در
ميان سنگرهای آنان به سربازان امام زمان(عج) روحيه میداد. حضور ايشان در
جبههها نه تنها پشتيبان رزمندگان شهرستان جهرم و استان فارس بود بلكه با
حضور در لشكرها و پادگانهای گوناگون عامل تقويت روحی برای همه رزمندگان
بود. حضور باصفای ايشان در سنگر رزمندگان عليرغم وجود امكاناتی كه برای
ائمه جمعه، برای اسكان و پذيرايی در شهر اهواز مهيا بود، مؤيد روحيه
شهادتطلبی و مجاهدت و دلاوری آن مرد بزرگ است.
حضور وی در تشييع جنازه همه شهدای شهرستان جهرم، اقامه نماز مستقل بر هر
كدام از جنازههای پاك و مطهر آنان، شركت در مجالس يادبود آن عزيزان تسلی
دادن به بازماندگانشان و روحيه دادن به آحاد مردم را كمتر كسی میتواند
فراموش كند.
هركس كه كمترين آشنايی با دوران حيات بابركت و مقدس آيتالله
آيتاللهی(ره) داشته باشد، اذعان دارد كه وی مردی بود كه زندگی خود را
وقف مردم بهوِيژه توده محروم و زجر كشيده كرده بود و هميشه خانه ايشان
مأمن و ملجأ انسانهای دردمند و زجر كشيدهای بود كه حل مشكلات خود را در
مراجعه به اين بيت شريف میدانستند.
روحيه خدمتگزاری به مردم در ايشان در حد اعلی نمايان بود و عليرغم وجود
مشكلات مختلف و تدريس علوم دينی به شاگردانشان، اكثر اوقات شريفشان را صرف
رتق و فتق امور مردم میكرد. غيرت و هميت و مهربانی او اين اميد را در دل
مردم زنده میكرد كه اين بيت، خانه اميد مستمندان و محرومان است. ايشان به
تنهايی تعداد زيادی از خانوادههای بیسرپرست و تهیدست را تحت پوشش خود
داشت. دغدغه خاطر هميشگی او مردم و رفع مشكلات آنان بود. قست عمده خطبههای
نماز جمعه ايشان به بازگوكردن مشكلات مردم و محرومان و توصيه به مسئولان
جهت رسيدگی به آنان میگذشت.
| آيتالله
سيدحسين آيتاللهی(ره) در سال 1336 با دختر عم خود، دختر آيتالله
سيدمحمدحسن نسابه(ره) در جهرم ازدواج كرد كه حاصل اين ازدواج شش فرزند
(چهار دختر و دو پسر) است. ايشان در وصيتنامه خصوصی خود برای فرزندانشان
توضيح میدهد و تأكيد میكند كه اگر همياری و همكاری همسرم نبود، هرگز موفق
به اين امور نمیشدم و اگر استواری و صلابت و فداكاریهای او در دوران
مبارزه و زندان نبود، هرگز نمیتوانستم چنين قاطعانه در برابر حكومت طاغوت
بايستم |
از صفات برجسته و بارز آيتالله آيتاللهی(ره) اين بود كه همانند توده
مردم حتی پايينتر از آنها زندگی میكرد. وی از ابتدای حضور در جهرم در
منزلی استيجاری به سر میبرد سپس منزل محقری را تهيه كرده و تا آخر عمر در
همان منزل با سادگی تمام زندگی كرد. پس از پيروزی انقلاب ابتدا بهدستور
صريح امام(ره) خانهای بزرگ برای ايشان بنا شد تا بهتر بتوانند به امور
رسيدگی كند اما ايشان با كمال بزرگواری و سخاوت، اين خانه را تقديم به
نيروی مقاومت بسيج كرد.
بار ديگر از طرف يكی از مؤمنان جهرم منزلی مسكونی و نوساز بهعنوان وجوهات
شرعيه تقديم به ايشان شد اما معظمله با آيندهنگری و دورانديشی و با
اجازه امام(ره) اين منزل را وقف بر مدرسه علميه كرد تا طلاب عزيز در آن
مكان مشغول تحصيل شوند. وضع زندگی ساده او بيش از هر چيز برای همگان
آموزنده بود. اتاق محقر ايشان كه هم محل مطالعه و تدريس، هم اتاق مراجعات
مردم، هم اتاق پذيرايی از ميهمانان و اتاق استراحت وی نيز بود، امروز
تداعیكننده خاطرات زيادی برای مشتاقانی است كه برای تسلیخاطر خود به
زيارت جای خالی او میروند.
وی هميشه اظهار میكرد «من حيا میكنم از اينكه مردمی به ديدار من بيايند
كه عموم آنها محروم و مستضعف هستند و مرا بر روی فرش ببينند، بگذار حداقل
سادهزيستن من تسكينی بر دردهای آنان باشد» و تا پايان عمر اجازه نداد كه
در اتاقشان فرشهای جديد و معمولی پهن شود.
مردم جهرم كه مفتخر به دريافت نشان دارالمؤمنين از طرف حضرت امام خامنهای
گشتهاند، عمده افتخارات خود را مرهون زحمات خستگیناپذير اين مجاهد كبير
هستند، عشق و علاقه او به هدايت مردم وی را انسانی بیهمتا در عرصه تبليغ و
ارشاد معرفی میكرد. بيان بليغ و منطق رسای او همه را مجذوب خود میكرد.
احاطه به علوم و متون روايی و دينی، حفظ اكثر خطبههای نهجالبلاغه و چندين
جزء از قرآن كريم مبیّن هوش و استعداد ايشان و مقام رفيع علمی آن عالم
بود كه تربيت يافته مراجع بزرگی چون امام خمينی(ره) و آيتاللهالعظمی
بروجردی(ره) بود.
آيتالله آيتاللهی(ره) در طول عمر پربركتشان همواره مبلغ دين و شارح كبير
نهجالبلاغه و قرآن و معلم بزرگ مكتب ولايت علوی بود. حضور پرشور 44 ساله
در شهرستان جهرم و تبليغ ركن اساسی دين و مكتب، يعنی ولايت اهل بيت عصمت و
طهارت(ع) بهويژه ارادت عاشقانه به ساحت مقدس حضرت اميرالمؤمنين(ع) و
تأكيد او بر برپايی و اقامه مجالس عزاداری حضرت اباعبداللهالحسين(ع) و
بنيانگذاری جشنهای باشكوه نيمهشعبان، همگی از زحمات بیدريغ آن مرد است.
در طول اين مدت طولانی در همه سخنرانیها كه متأسفانه قسمت اندكی از آن ضبط
و نگهداری شده است، با تكيه بر مسأله حقانيت تشیّع و ولايت اميرالمؤمنين و
اهل بيت(ع) و استدلاهای منطقی و محكم، روح تشنه مردم را با آب حيات
ولايت سيراب كرد. ايشان در طول 18 سال در شبهای ماه مبارك رمضان زيارت
جامعه كبيره را تفسير كرده و بيان میكرد كه اين زيارت «دايرةالمعارف
شيعه» است.
امروزه شكوه و عظمت مراسم عاشورای حسينی، جشنهای نيمه شعبان و عيد غدير،
سنت حسنه و يادگار آن مرد عاشورايی است كه در روزهای گرم عاشورا با پاهای
برهنه پيشاپيش دستهجات عزاداری حركت میكرد و چون ستارهای دنبالهدار
هزاران عاشق دلسوخته را بهدنبال خود میكشيد.
آيتالله آيتاللهی(ره) با وجود مشغلههای فراوان پس از پيروزی انقلاب با
روح سرشار از علم و معرفت، بنای مقدس مدرسه علميه امام خمينی(ره) را
بنيان نهاد و با وقف خانهای كه به خودشان تقديم شده بود، بهعنوان ساختمان
مدرسه علميه، خدمت بزرگی در راه گسترش و تبليغ اسلام انجام داده و در
حاليكه شهر جهرم در جهت اداره مدرسه با كمبود شديد امكانات مواجه بود،
معظمله با ايثار و فداكاری شخصاً مدرسه را اداره كرد و هر روز در آن مدرسه
تدريس میكرد.
اين مهم بيانگر ميزان عشق و علاقه ايشان به علم و معرفت بود. امروزه طلاب
پرورشيافته دست ايشان از جهات مختلف در رتبه بالايی قرار دارند و يكی از
شاگردان برجسته ايشان با اجازه خودشان از سنگر مستحكم نماز جمعه با
شايستگی تمام مراقبت میكند.
همه كسانی كه با آيتالله آيتاللهی(ره) در يك دوره به تحصيل مشغول بودند،
بر اين نكته اذعان دارند كه نبوغ ايشان در كسب علم و دانش و تلاش و كوشش
ايشان در تحصيل علم، در حد اعلی بوده است. يكی از استادان ايشان كه
هماكنون در قم زندگی میكند، اظهار میكند: «من در طول زندگی كه بيش از
چهل سال به تدريس در حوزه علميه قم مشغول بودم، كسی را به اين نبوغ و
استعداد نيافتم. ايشان دارای استعدادی ژرف در علوم عقلی و نقلی بود».
يكی از توصيههای هميشگی آيتالله آيتاللهی(ره) ملازم دانستن تولّی و
تبرّی بود. ايشان به مصداق حديث شريف «هل الايمان الا الحبّ و البغض» محبت
اهل بيت عصمت و طهارت(ع) را با دشمنی با دشمنان آنان همراه میدانست. در
وصيتنامه خودشان هر جا كه از محبت اهل بيت(ع) سخن میگويد، بلافاصله
مسئله تبری را مطرح میكند، ايشان معتقد بود جدا كردن اين دو اصل مهم به
ساحت مقدس اهل بيت(ع) ضربه میزند و تنها در صورتی كه هر فردی اين دو را
دارا باشد، او را در مسير قرب به اهل بيت(ع) قرار میدهد.
آيتالله سيدحسين آيتاللهی(ره) در سال 1336 با دختر عم خود، دختر آيتالله
سيدمحمدحسن نسابه(ره) در جهرم ازدواج كرد كه حاصل اين ازدواج شش فرزند
(چهار دختر و دو پسر) است. ايشان در وصيتنامه خصوصی خود برای فرزندانشان
توضيح میدهد و تأكيد میكند كه اگر همياری و همكاری همسرم نبود، هرگز موفق
به اين امور نمیشدم و اگر استواری و صلابت و فداكاریهای او در دوران
مبارزه و زندان نبود، هرگز نمیتوانستم چنين قاطعانه در برابر حكومت طاغوت
بايستم.
آنچه بيش از هر چيز از مرحوم آيتالله آيتاللهی(ره) به يادگار مانده است،
نوارهای سخنرانی هدايتگرانه در طول سالهای مجاهدت و بحث و ارشاد در قالب
حدود هشت هزار نوار است كه همگی در مسير هدايت و آگاهی مردم و حمايت از
اهل بيت عصمت و طهارت(ع) بوده است.
از جمله آثار علمی بهجامانده از ايشان يك دفتر از تقريرات درس خارج فقه
در محضر آيتاللهالعظمی بروجردی(ره) و شش دفتر از تقريرات دروس فقه و اصول
امام خمينی و دفاتر متعدد در مورد يادداشتبرداری در بحث زيارت جامع كبيره
و كتاب چهل حديث در فضيلت مولای متقيان حضرت اميرالمؤمنين علی
بنابیطالب(ع) است.
آيتالله سيدحسين آيتاللهی(ره) پس از عمری تلاش و مجاهدت و تحمل رنج و
زحمت طاقتفرسا در امر تبليغ دين و مكتب حقه جعفری و پس از سالها مبارزه
با نفس و جهاد در سحرگاه 19 ماه شوال سال 1421 ه.ق، در ايام شهادت رئيس
مذهب شيعه حضرت امام جعفر صادق(ع)، مطابق با 25 دیماه هزار و 379 ه.ش
مقارن با اذان صبح به ديدار معبود شتافت و جان مالامال از عشق و ارادت مردم
را در داغ هجران گداخت.
با تشكر ويژه از : كانون فرهنگی ـ هنری سلاله پاكان شهرستان جهرم، مركز حفظ تنظيم و نشر آثار آيتالله آيتاللهی.
|