حاج قاسم سلیمانی، سیدرضا موسوی تبار، سلاله پاکان

غوغاي نخل و سرو خرامانم آرزوست
بويي ز سمت پير جمارانم آرزوست

خيلي  دلم گرفته ز دنياي ناكسان
يك دم وصال ماه خراسانم آرزوست

از ديو و دد ملولم و هي آه مي كشم
آري جمال يوسف كرمانم آرزوست

مي سوزم از فراق رخ مرد خيمه ها
پايان شام تيره و ويرانم  آرزوست

مالك كجاست؟ صدا ميزند علي
آن شير شب شكار بميدانم آرزوست

يادش بخير! حرف دل ماست اين كلام
"شيرخدا و رستم دستانم "آرزوست!"

وقتي " حبيب " رفت ،تمام وطن گريست
هر قطره اشك گفت:  كه جانانم آرزوست

او خاتمِ هميشه ي  پا در ركاب بود
آه اي عقيق سرخ ، سليمانم آرزوست

از يقه گردهاي سست عناصر دلم گرفت
رختي به رنگ خاك بيابانم آرزوست!

با دشمنان عشق مدارا نمي كنم
مرگي كه هست سرخ و گلستانم آرزوست

اصلاً لبي به ساغر ذلت نمي زند
مردي كه گفت: باده مستانم آرزوست

برجام  هست خدعه ي شيطان و نوچه ها
سنگي گران به شيشه ي شيطانم آرزوست

روزي تقاص هرچه كشيديم مي دهند
دفن دهان كفر به سيمانم آرزوست

بين " حسين " و ذلت و پستي ميانه نيست
مردن به راه شاه  شهيدانم  آرزوست!

شعر از : آقای سیدرضا موسوی تبار (سرو)  - ١٤٠٠/٢/١٠

کانون فرهنگی هنری سلاله پاکان جهرم
مرکز حفظ، تنظیم و نشر آثار آیت الله آیت اللهی


برچسب‌ها: حاج قاسم, سلیمانی, سیدرضا موسوی تبار, ظریف

تاريخ : جمعه دهم اردیبهشت ۱۴۰۰ | 23:15 | نویسنده : کانون فرهنگی سلاله پاکان شهرستان جهرم |